ما چند تن بودیم . چند پرنده . بال هایمان را تازه شسته بودیم . دریا بود و ساحل بود . از روی نور که رد شدیم کسی ما را شکار کرد ... چــِرک .
و بعد گفت: کاش آن یک پرنده ی تنها کمی دیر آمده بود ... ( موسی عامری )